Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-01@13:41:26 GMT

روز وصل: امسال در حج 96 چه گذشت؟

تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۳۸۸۶۴

در طول سفر امسال، سعی کردم با گذاشتن تصاویر و گزارش هایی در کانالم، دوستان عزیز را با خود همسفر کنم. بسیاری تشکر کردند و از همینجا از اظهار محبت شان اظهار سپاس می کنم. گزارش ذیل، مانند سالهای قبل، یک سفرنامه نسبتا تفصیلی است. آفتاب‌‌نیوز : در طول سفر امسال، سعی کردم با گذاشتن تصاویر و گزارش هایی در کانالم، دوستان عزیز را با خود همسفر کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری تشکر کردند و از همینجا از اظهار محبت شان اظهار سپاس می کنم. گزارش ذیل، مانند سالهای قبل، یک سفرنامه نسبتا تفصیلی است. می کوشم تا یادگاری برای آینده باشد. مسلما من اطلاعات ویژه ای از مسائل ندارم، اما آنچه را می بینیم یا می شنوم سعی می کنم به حکم وظیفه تاریخیگری که دارم، نگاه دارم. از این که گاه مسائل سبک می نماید، عذرخواهم، فکر می کنم همین ها شاید آینده بکار آید.
عزیمت به حج روز جمعه بیستم مرداد ماه
روز جمعه بیستم مرداد ماه 1396 از فرودگاه امام خمینی عازم حج تمتع شدم. سفر قبلی تمتع بنده، سال 1391 بود، و آن زمان معین روحانی کاروان بعثه، جناب آقای معراجی بودم. این بار در بعثه آیت الله سیستانی هستم. سال گذشته، حج ایرانی ها تعطیل بود و این بخاطر ماجرای منا در سال 1394 بود که طی آن بیش از چهارصد و پنجاه ایرانی و شمار فراوانی غیر ایرانی در آن درگذشتند. به همین دلیل، در سال 95،بعثه آیت الله سیستانی، از عراق شرکت کرد و آقای شهرستانی هم در آن حضور نداشت. امسال خود ایشان مشرّف شده است. طبیعی است که با حضور ایشان، بعثه آیت الله سیستانی رونق بیشتری دارد. عنوان بعثه، در اصل نامی بود که هیئت های نمایندگی حج از کشورهای مختلف داشتند، چیزی که امسال به «مکتب شؤون» با پسوند نام آن کشور، تبدیل شده است، مثلا: مکتب شؤون حجاج ایران؛ اما بعدها بعثه های مراجع، از آن استفاده کرده و حالا به صورت محدود، در میان خودشان رایج است.سفرهای تمتع بنده درگذشته، گاهی به عنوان میرزا بنویس در بعثه رهبری، و گاهی هم روحانی کاروان بوده است. آقای شهرستانی مدتی قبل گفتند که به طور خاص یکی از نمایندگان مجلس اینجا به نام محمدرضا از ایشان برای حج دعوت کرده است. ایشان، به خاطر مسائلی که مطرح بود، در آمدن تردید داشت، اما روزهای آخر مصمم به آمدن شدند. ظاهرا تماس دیگری هم بوده که مبادا در فرودگاه در برخورها جسارتی صورت گیرد که از این جهت هم به ایشان اطمینان داده شده است. معمولا یکی از نقاطی که ممکن است، به حجاج توهین شود، همین ورودی فرودگاه است.
پرواز ما ساعت چهار بعد از ظهر بود و همه افراد بعثه ها در همین پرواز بودند. البته از هر بعثه ای یکی دو نفر پیش پروازبه مدینه رفته بودند. در فرودگاه مدینه، کسی ظاهرا به نمایندگی از وزارت کشور به استقبال آقای شهرستانی آمد، و ایشان با احترام از آنجا رد شد. پشت سر ایشان با دیگران هم با احترام برخورد کردند و معلوم شد در همین ورودی، تاکید بر رفتار بهتری شده است. وسایل ما از دستگاه ایکس ری رد شد، اما برای مثال، از من اصلا بازرسی نشد. متأسفانه لپ تاپ را نیاوردم. شخصی از دوستان همراه داشت که آن را گرفتند و بازرسی کردند. دوستان ما برخی سریع رفتند، و برخی هم معطل ماشین شدند. آقای رضایی، مدیر حج قم، که این سالها در مکه هم در ایام حج مسوولیت دارد، کمک کرد، و بنده همراه آقای رکنی حسینی امام جمعه بندر لنگه سوار ماشینی شده، به محل اسکان در محله قربان آمدیم.
شارع سیوطی محل سکونت ما در مدینه
اینجا، یعنی محل سکونت ما، خیابان کوچکی ما بین قربان نازل و قبای صاعد، به اسم شارع جلال الدین سیوطی و به اسم ساختمان حسن فالح است. بیست و پنج دقیقه پیاده راه تا حرم نبوی (ص) است. هم اتاقی های من یکی آقای استاد شیخ محمد طه نجف، نواده دختری مرحوم آیت الله حکیم است، و دیگری، شیخ محمد حسون (برادر دوست مرحوممان جناب فارس حسون). هر دو از محققان و از انسانهای وارسته هستند. علی الرسم، بنده در این گزارش، حاشیه هم خواهم رفت، مثلا همین نکته: شیخ حسون در یکی از اولین گفتگوها خبر داد که دفتری از یادداشت های سید هبت الدین بدست آورده که به نوعی مربوط به مسائل شعائر حسینی و رأی سید محسن امین است. او مدافع سید محسن بوده، و ارتباطاتی با دربار پهلوی و استاندار مشهد آقای مصطفی قلی رام هم داشته، و مکاتباتی در این دفتر هست که نشان می دهد سخن آنها از نظر دربار مستندی برای برخورد با برخی از مراسم و شعائر در آن دوره بوده است. اینها باید چاپ شود تا قضاوت کنیم چه روابطی بوده است. لازم به یادآوری است که آقای حسون، مجموعه رسائل مربوط به الشعائر الحسینیه یا همان منازعات میان سید محسن امین و مخالفانش را در سه جلد منتشر کرده و گفتند که عن قریب در هشت جلد منتشر خواهند کرد.
محل اسکان ما طبقه سوم و در یک اتاق چهار تخته است که ما سه نفر هستیم، و البته همین مقدار هم جایمان اندکی تنگ است. ساعتی بعد خدمت آقای شهرستانی رسیدم. ظاهرا قرار است تعدادی هم از طریق عراق اعزام شوند. برخی از همکاران نزدیک آقای شهرستانی مانند شیخ کاظم جواهری و نیز اخوان ایشان شیخ حسن و شیخ محمد هستند. شماری هم به عنوان شورای استفتاء و حل و فصل مسائل فقهی هستند که از آن جمله آقای شهیدی و سیبویه و جوبانیان و ایروانی هستند. آقای سید علی حائری و مدنی از دوستان نزدیک جناب شهرستانی هم حضور دارند. علاوه بر بعثه آیت الله سیستانی، چند بعثه دیگر هم اینجا در همین ساختمان هست. بعثه آیات: صافی گلپایگانی، وحید، شبیری زنجانی و سبحانی.
گرفتن خط تلفن سعودی با محدودیت های تازه
حالا مشکل اصلی نداشتن خط تلفن است. البته خط های تلفن ایران اینجا رومینگ می شود اما امکان گرفتن اینترنت را نمی دانم. لپ تاپ هم در کار نیست. قانون جدیدی که برای گرفتن سیم کارت هست ـ و این برای مسائل امنیتی است ـ این که هر زائری فقط می تواند یک سیم کارت داشته باشد که آن هم باید با انگشت نگاری به او داده می شود. دستگاه کوچکی هست که اثر انگشت شما را سیو می کند و سپس می توانید یک خط تلفن داشته باشید. جوانی را از طرف کاروان فرستادند تا به هر کسی یک خط تلفن بدهد. این کار همان شب اول آغاز شد، و فردای آن روز هم ادامه یافت. آن وقت موفق شدیم تا ارتباط تلگرامی برقرار کنیم. توان اینترنت در اینجا تقریبا شبیه همان ایران، و شاید به خاطر این ایام و شلوغی بدتر است. برخی شبکه ها فیلتر هستند.تلگرام در اینجا نیاز به وی پی ان دارد. امیدوارم روزهای آینده مشکلات برطرف شود. نیاز به اینترنت مثل نان شب واجب شده است.
اولین تشرّف ما به حرم نبوی ص
شب حرم مشرّف شدیم. از باب السلام وارد شده همانجا در یک فضای کوچکی که هست، و باقی آن، طبق برنامه، دورش گرفته شده و ویژه زنهاست، نماز و زیارت و قرآن خواندیم. بعد هم از برابر روضه و مرقد مطهر نبوی، راه را ادامه داده برابر آن حضرت، عرض ارادت کرده و از باب بقیع خارج شدیم. برابر بقیع هم باز زیارت خواندیم و به خانه برگشتیم.
روز شنبه 21 مرداد در واقع اولین روز اقامت ما بود. همه ما در حال گرفتن سیم کارت جدید بودیم که قدری معطّلی دارد و چنان که گفتم باید انگشت نگاری کرده، شماره ویزا را در جایی وارد کرد و بعد که به نام شخص ثبت شد کارت را به او می دهند. تازه مصیبت گرفتن بسته اینترنتی و پانچ کردن سیم کارت و ... همه باید منتظر می ماندیم تا انجام شود. همه در انتظار بودند تا انجام گرفت.
خرید لپ تاپ
چاره ای جز تهیه لپ تاپ نبود. امروز صبح به فروشگاهی به اسم سیرا رفتم و یک عدد لپ تاپ خریدم. چنان که عرض کردم، امسال برای ورود لپ تاپ سخت گیری می کردند و یک تا دو روز نگه می داشتند و گاهی هم اطلاعات را فرمت می کردند .صبح که برای خرید رفتم، یک لِنُوُو انتخاب کردم. فروشنده مزبور گفت که بعثه حج ایرانی یک صد عدد از این مدل خریده اند. معلوم شد آنها هم به دلیل این که لپ تاب های گذشته شان تصرف شده یا نتوانسته اند بیاورند، به تهیه آن نیاز داشته اند.
خط های اینترنت مثل ایران بلکه از جهاتی بدتر است. شاید هم به دلیل شلوغی باشد. در مسیر رفت و آمد خرید، احساس کردم گرما بسیار وحشتناک است. اینجا محله قربان است که قدیم تر ها همه شیعه بودند، همچنان هم محله عقب مانده است. دیشب که می آمدیم، دیدیم که تخریب مناطق قدیمی اطراف حرم، البته با فاصله، بسیار گسترده تر شده است. به نظر می آمد، وسط کار قدری کارها تعطیل و رها شده است. این تعطیلی شاید به خاطر حج یا مشکلاتی باشد که برا ی شرکت های ساختمانی پیش آمده است. انجام کارهای لپ تاپ و آماده کردن آن هم هم طول کشید. حالا عجالتا کار های تایپی انجام می شود.
بُهره های اسماعیلی و کتاب دعای آنان برای مسجد نبوی
امشب بعد از شام، ساعت نُه شب، حرم مشرف شدیم. یک ساعتی زیارت و نماز بود. اطراف من همه بُهره های اسماعیلی بودند. یک کتاب دعا هم داشتند که مخصوص زیارات مدینه منوره بود. احساس کردم چندین نماز دو رکعتی می خوانند، بین آن نشسته و متنی را می خواندند، و دو باره دو رکعت نماز داشتند. اساس آن ساختاری مثل خودمان دارد. از یکی از آنها خواهش کردم کتابش را به من بدهد که نداد. بعد جلوتر رفته از دیگری خواستم و بالاخره یک نسخه گرفتم. در مقدمه پس از حمد و ستایش خدا و رسول و علی مرتضی و ائمه طاهرین از چند داعی آخر یاد شده بود. «الداعی الاجل الاعلی صفی امیر المومنین سید نا ظاهر سیف الدین ... و علی الداعی الاجل الثانی و الخمسین ... و علی الثالث و الخمسین منهم بالخصوص ... الداعی الاجل الفاطمی و السلطان المبجل الهاشمی عقیق الیمن سیندنا و مولانا عالی قدر مفضل سیف الدین اطال الله بقاءه الشریف الی یوم الدین و خلد سلطانه المنیف ابد الابدین....» زیارات این کتاب مخصوص مسجد نبوی، جنة البقیع و مساجد المدینة المنوره بود. عربی و اردو. در میان مساجد مدینه، از مسجد عرق الظبی و مسجد الروحاء هم یاد شده است.
در این کتابچه زیارت نامه رسول خدا نزدیک ضریح مبارک آمده که با زیارت ما تفاوت دارد هرچند برخی از عبارت ها یکی است. یک قصیده عربی هم در ستایش رسول خدا ص دارد. بعد چند نماز توصیه شده. تحیت و یکی صلاة ابتغاء الوسیله الی الله بنبیّه المصطفی محمد، صلاة التقرب الی الله، صلاة اشتیاق الی رحمة الله، صلاة التوبه. بعد از هر نماز یک دعا هم دارد. پس از نماز اشتیاق آمده است: اللهم اهدنا بهداک ... و احشرنا علی طاعتک یوم الدین و طاعة ولیک الامام ابی القاسم امیر المومنین مستمسکین بالحبل المتین .... در آخر هم یک زیارت وداع مسجد و رسول (ص)مفصل آمده است. این کتابچه 69 صفحه است.
نشست شعری شبانه در محل اقامت
وقتی برگشتیم نشست و گعده شبانه را با دوستان داشتیم. گاهی شعری خوانده می شود و گاهی مطلبی. امشب شعری از شهریار در باره مدینه خوانده شد که البته متوسط بود. به نظرم بسیار قدیمی بود. شعری شیعیان در باره مدینه که از رسول به عنوان شاهنشاه اسلام یاد شده بود!
هم اتاقی های بنده، یکی آقای طه نجف است که امروز فرمودند که سفر اولشان سال 50 بوده است. یعنی قبل از سفر معروف آیت الله حکیم به حج. در سفر حج آیت الله حکیم هم ایشان با مرحوم آیت الله بوده اند. به نظرم سفرنامه این سفر را یکی آقازاده های آقا جمال گلپایگانی نوشته بود که اسکن کردم، امیدوارم در خرابی اخیر فایل هایم از بین نرفته باشد. حدسم این است که از بین رفته است. امشب آقای شیخ حسون هم اتاقی دیگر هم نبود. وقتی آمدند گفتند که به مجلس شماری از دوستان فرهنگی شیعه در مدینه رفته و آنجا سخنرانی کرده بودند. آنها درخواست کرده بودند که کاش آقای شهرستانی دیداری با امیر مدینه می کرد. گفته بودند که این امیر ، فرد تحصیل کرده ای است!
زیارت بقیع
صبح یکشنبه 22 مرداد بعد از نماز به زیارت بقیع رفتم. همان برنامه سابق است. پس از نماز درهای بقیع باز می شود و تا ساعت هشت صبح ادامه دارد. زائران همه کشورها به داخل بقیع می روند. طبق معمول زنها راهی برای ورود به بقیع ندارند.
تغییر عمده این است که دیگر اجازه ایستادن به کسی را در جایی نمی دهند. همه ماموران یکسره با تعبیر «حرک» حرکت کن، جمعیت را به جلو و در مسیرهایی که هست سوق می دهند. بنابرین مثل سابق دیگر کسی نمی تواند جلوی قبور ائمه بایستد و زیارت نامه بخواند.
نکته دیگر این که پس از ورود به بقیع، راهی از سمت راست باز کرده اند که بخشی از قبرستان از جمله قبور ائمه را دور زده و در میانه بقیع به راهی که مستقیم مایل به چپ می رفت متصل می کند. البته جمعیتی برابر قبر ابراهیم ایستاده بود که کسی مانع نشده بود. فکر می کنم در انتهای قبرستان هم در اطراف قبر عثمان مردمی ایستاده بودند. به هر حال دوری زدیم. بعد وارد حرم نبوی شده نماز و زیارت مفصل. سپس از در روبروی باب البقیع وارد شده از برابر قبر رسول الله گذشته و از باب البقیع مسجد، خارج شدیم.
امام و نظرشان در باره تعطیل نشدن حج
هفت و نیم بود که به هتل رسیدیم. صبحانه صرف شد. سپس به اتاق جناب آقای شهرستانی رفتم. آقای حسین رضایی که در دهه شصت مدیر حج بود آنجا بود. همین طور آقای راشد یزدی و جناب آقای معراجی. پس از صبحانه برنامه قرآن خوانی محمد علی اسلامی که امسال همراه آقای شهرستانی آمده و حافظ قرآن به سبک خاصی است اجرا شد. در صحبت ها یادی هم از این نکته تاریخی شد که امام، پس از واقعه 66 از مسوولان خواست که حج را که واجب مردم است راه بیندازند. آقای رضایی گفت ما چند نفر در جماران پیش احمد آقا رفتیم. ایشان مطلب را نقل کرد و خودش گفت به امام گفتم که شما خودتان گفتید، اگر از صدام بگذریم از آل سعود نمی گذریم. ایشان گفتند آن وقت اقتضای آن جمله را داشت و حالا باید واجب مردم را ترک نکرد. گفتیم بحث برائت را چه کنیم؟ گفتند که در باره آن هم مذاکره کنید. آقای راشد گفت: من همان موقع ها پیش آقای خامنه ای رفتم. ایشان نزد امام رفته بود. وقتی برگشت گفت، رفته بودم بگویم که سعود الفیصل قصد آمدن به ایران را دارد. امام گفتند کاری کنید که بیاید بلکه این حج هم راه بیفتد که واجب مردم است. قدری هم صحبت های دیگر شد.
باز هم برای راه افتادن کارهای لپ تاپ کلی وقت گذاشتم. آقای هادی به از دوستان جوان ما که با بعثه آقای آیت الله سبحانی آمده، خیلی کمک کردند. صبح هم چند عکس گرفتم که دو سه نمونه را در کانال گذاشتم. از امروز که قدری وضع لپ تاپ بهتر شده، امیدوارم کارهایم بهتر پیش برود.
دیدار با نماینده رهبری در حج
یک ساعت به ظهر بود که همراه آقای معراجی به هتل بدر العوالی رفتیم، و از آنجا عازم بعثه ایران که در دارالهجره مستقر است، شدیم. سالهای قبل در هتل بزرگ الهادی بود که به خاطر تعطیل شدن سال قبل، از دست ایرانی ها رفت و حالا ترکها در آن مستقر هستند. مستقیم به اتاق آقای حجت الاسلام و المسلمین قاضی عسکر رفتیم. یک ساعتی با ایشان بودیم. من از تلاش ایشان برای برقراری حج امسال تشکر کردم. سیری از مسائلی که از مخالفت و موافقت با برگزاری حج امسال گذشته بود، به اختصار بیان کردند. این که به هر حال، در نهایت رهبری و رئیس جمهور مصمم شدند تا حج برگزار شود. مخالفانی هم از میان کارشناسان بودند که استدلال روبراهی نداشتند. به هر حال به صورت قانونی و با تصویب دبیرخانه امینت ملی همه چیز پیش رفته است. در این مدت بارها جلساتی با کسانی که درگیر این مساله بوده اند و از جمله وزارت خارجه برگزار شده است. آقای قاضی گفتند من مفصل در باره حج توضیح داده و به آنها گفته ام که شناخت شما از حج دقیق نیست و مساله ای پیش نخواهد آمد. سعودی ها همه شرایط ایران را پذیرفتند. البته دعای کمیل به صورت متمرکز برگزار نمی شود و در سه چهار هتل برگزار خواهد شد. در باره برائت هیچ بحثی نشده چون به طور کلی مراسم زیر چادر در اختیار صاحبان آن است. امسال ویزاها به صورت برگه ای و خیلی سریع صادر شد. ظاهرا برنامه سعودی ها تسریع در این کارها برای آینده حج است.
در مدینه، ساخت شهر مدینة الزائرین برای حدود سه میلیون زائر همزمان در جریان است. شاید تعطیلی برنامه ساخت و سازها در اطراف حرم که این دو ساله متوقف شده، برای همین است. آقای قاضی گفتند که اینها مدعی اند که بیست درصد کار آن شهرک که طرف مسجد شجره هست و با قطارهای زیر زمینی و روی زمین ارتباطش با مسجد برقرار می شود انجام شده است. نیز گفتند در این چند روزی که آمده ایم هیچ نوع گزارشی که برخورد توهینی آمیزی صورت گرفته باشد، نداریم. مسائلی که مربوط به تعهدات سعودی ها بوده را مکرر به آنان گوشزد کرده ایم که رعایت کرده اند.
ظهر به اتاق آقای سجادی رفتیم. ناهار را هم در بعثه بودیم. ساعت دو و نیم بود که برگشتیم. البته دوست داشتم سری به کتابفروشی عبیکان بزنم که معلوم شد تا حوالی ساعت پنج تعطیل است.
عصری در اتاق یکی از دوستان شبکه های مختلف تلویزیونی شیعیان را می دیدم. پدیده شگفتی است. دهها کانال که عمدتا عراقی هستند. هر کدام از یکی از جریانهای مذهبی و غالبا جریان های خاص است. همه مشغول سخنرانی و شعر خوانی و ... تعدد واقعا شگفت و عجیب بود. به نظرم اینها کنار هم که قرار می گیرد، دیگران را به وحشت می اندازد. تأثیر کانال های شیعی و سنی خاص، قطعی است. دوستی که از مسوولان یکی از شهرهای جنوب است می گفت قبلا سنیان منطقه ما فراوان به زیارت مشهد می رفتند، اما اکنون به خاطر این شبکه ها، آن رسم کنار گذاشته شده است.
انتقاد از کثرت بعثه ها
دیروز در کانال منظومه روحانیت که دوست ما آقای فرید مدرسی اداره می کند، بحثی در باره بعثه ها شده بود. ماههاست که من از آن خارج شده ام. گفتند آقای حسینی قمی نوشته بود که حدود 450 نفر در بعثه ها مشغول هستند که می تواند عدد کمتری باشد. مثلا سی بعثه هست و هر کدام پانزده نفر نیرو دارند که همین حدود می شود. بعد آقای قاضی عسکر جواب داده که عدد بسیار کمتر از این است. هم از نظر عدد بعثه ها و هم تعداد افرادی که در آنها هستند. آقای معراجی هم زنگ زده بود و برایش توضیح داده بود. فرید هم نقد کرده بود و نوشته بود شما هم بهتر است دست از تبلیغ دین در سوئد و لندن بردارید، و بیایید همین ایران. اینجا هم دوستان آقای شهرستانی ناراحت شدند. به هر حال بحثی بود که مطرح شده بود و هر دو طرف حرفهایشان را زده بودند. من سابقا در باره تاریخچه بعثه ها در سفرنامه های قبلی نوشته بودم. اولین بار یک بعثه بود که زمانی از طرف سید ابوالحسن و بعد هم از طرف آقای بروجردی بود. اما به هر حال و به تدریج کارها توسعه پیدا کرد و با بالا گرفتن بحث مرجعیت و تعدد جدی مراجع با مقلد، بعثه ها هم زیاد شدند.
نمایشگاه رسول الله (ص) بیرون مسجد نبوی
امروز دوشنبه 23 مرداد ماه است. چون دیشب دیر از حرم آمدم صبحی حال رفتن نبود. ساعت هشت صبحانه صرف شد و عازم شدم. در حرم، سلامی خدمت رسول خدا و ائمه بقیع و فاطمه زهرا (س) دادم و راهی «نمایشگاه رسول الله ص» شدم. روبروی در هشتم مسجد، محلی برای نمایشگاه درست کرده اند. ترتیب دهنده آن مرکز ابحاث المدینه المنوره بود که چند سالی از فعالیت های آن بی خبر بودم.
در نمایشگاه، یک راهروی پیچ در پیچی طراحی کرده و زندگی رسول الله (ص) و فضائل و مناقب و اخلاق ایشان و نیز اصول رسالت ایشان را برای زائران تبیین می کنند. آنچه من دیدم بیشتر زائران اندونزیایی بودند . ماکت هایی از مدینه و مسجد قدیم و خانه های پیامبر هم بود. سالهاست ساختن این قبیل ماکت ها باب شده است.
خرید برخی از کتابها و مجلات تازه
لدی الخروج دیدم کتابهایشان را عرضه کرده اند چندین اثر تازه بود که خریداری کردم. یکی کتاب نصیحة المشاور و تعزیة المجاور از عبدالله بن محمد بن فرحون یعمری م 769 بود. دو شماره مجله یکی 41 ـ 42 و دیگری 43 را گرفتم. شماره 41 شامل چهار مقاله بود. یکی تصحیح الریاض المعطرة بذکر بعض خصائص المدینة المنورة ، دیگر مقاله ای در باره وادی عقیق و مقاله ای در باره بنوظفر اوس، و مقاله ای هم در باره شیخ محمود شویل المدنی که از شخصیت های دوره عبدالعزیز است. مجموعا بیش از سیصد ریال خرید کردم. عناوین جالب دیگری هم بود. در شماره 43 مجله المدینه المنوره هم سه مقاله هست که هر کدام یک کتاب یا کتابچه است. معالم من الحرمین الشریفین که 170 صفحه است. غزوه حمراء الاسد: الموقع و الاحداث 80 صفحه و مقاله ای هم در باره قبیله بنو جَحجُبا که شاخه ای از اوس هستند. به نظر می رسد با تغییر مدیریت مرکز ابحاث مدینه، مسیر تحقیق عوض شده است. جالب است که روی کتابهای تحقیق شده دیگر نام اشخاص نیست و خود مرکز به عنوان محقق کتاب یاد شده است. جلد سوم المدینه فی الوثائق العثمانیه نیز تازگی چاپ شده که آن هم دیگر مثل مجلدات قبلی، نام مولف ندارد.
بعد از بازدید از نمایشگاه و خرید این کتاب، از آن جا همراه با دو کیسه کتاب که سنگین هم بود، به کتابخانه حرم نبوی (ص) رفتم. چون فکر کردم شاید فرصت دیگری بدست نیاید. چندین بار از این مکتبه دیدن کرده ام. مثل همیشه. پرسیدم گفتند 130 هزار کتاب دارد. نفهمیدم عنوان یا مجلد. قفسه باز است. همه کتابها صحافی شده و در موضوعات تاریخی و فقه و قرآن و ... تقسیم شده است. بخش تاریخش بسیار غنی بود. مقصودم در حوزه تاریخ اسلام و مدینه شناسی بود. ساعت نه صبح بود و تعداد اندکی آنجا بودند. روی کتابها برچسب برای سرقت زده بودند. اما همین که قفسه باز بود بسیار عالی بود است.
انتخاب اسامی صحابه و تابعین و برخی علمای قدیم برای خیابانهای مدینه
به محل اسکانمان که در همان شارع جلال الدین سیوطی است آمدم. انتخاب این اسامی جالب است. امروز تابلوی بنوظفر را هم در بخش شمالی بقیع دیدم. امروز راننده در مسیر رفتن به سمت عبیکان، می گفت امسال شمار حجاج بسیار کم است. قبلا خیلی زیاد بود. حالا به اندازه عمره است. به نظرم من هم خلوت آمد. البته شاید هم هنوز برای مدینه زود باشد. در خیابان های اطراف حرم هیچ نوع شلوغی که نشان از وضعیت متفاوتی باشد نیست.
در ساختمان ما چندین بعثه هست. از جمله بعثه آیت الله سبحانی که فرزندشان علیرضا هم هستند. گاهی گعده داریم. امروز شیخ مسنی را به نام آقای آقا رضی بلاغی دیدم. بحث سر کهنه و نو و دعواهای آخوندی بود. ایشان گفت دهه بیست با پدرم به مجلس آقای شریعتمداری رفتیم. تازه تلفن آمده بود. عده ای از علما داشتند و عده ای نداشتند. برخی اعتراض کردند که چرا تلفن گرفته اید. این اشکال دارد چون مثلا کسی زنگ می زند و زن صاحب خانه بر می دارد... آن وقت آقای شریعتمداری گفتند که آقایان! من چیزی بگویم، با هرچه جدید آمد مخالفت نکنید. مدتی بعد خودتان از آن استفاده می کنید و این باعث می شود تا خجالت زده شوید.
شگفت که اندکی بعد یکی از دوستان گفت وقتی در نجف حاجی معین برق آورد، و موتور آن را در جایی گذاشته بودند که گویا نزدیک دستشویی بوده، شایع کردند که برق از توالت آمده و حرم را نجس کرده است. گفتند همین حاج معین، آب را هم از کوفه تا خانه اش در نجف با لوله آورد و مردم می آمدند و آب می بردند.
برخی از ساعات به طبقه زیر زمین که محل ملاقات های مردم با اعضای شورای استفتاء است می روم و در گوشه ای نشسته و کارهای تایپی خودم را انجام می دهم. عصر دوشنبه که نشسته بودم آقای سید علی حائری آمدند و کنارم نشستند. بحث شد که شما که سالها در مجلس اعلی عراق بودید، خاطرات خود را بنویسید. قدری صحبت شد. ایشان به مناسبت اشاره کرد که وقتی در عراق بودند، سید محمد صدر جزو شاگردان سید محمد باقر صدر بود. آن زمان فردی بسیار زاهد و عابد و اهل بحث و تحقیق بود. اصلا در عالم سیاست و اینها نبود. بعدها که به ایران آمدیم شنیدم که ادعای مرجعیت کرده است، و دولت بعثی عراق هم فقط به کسانی اقامت می داد که او امضا کند، و حتی کسانی مانند آیت الله سیستانی هم باید برای گرفتن اقامت امضای او را داشتند. این برای ما با شناختی که از آن زمان وی داشتیم خیلی شگفت بود. مرحوم شیخ مجتبی لنکرانی می گفت این صدری ها همیشه آدم های شگفتی بوده اند. البته از بین اینها محمد باقر یک استثناء بود. خوب با این که شاگرد آقای خویی بود، خودش را اعلم می دانست، اما هر وقتی که مطلبی نقد می کرد می گفت: سیّدنا الاستاد دام ظلّه. این تعبیر از دهانش نمی افتاد. اما یکی از شاگردان معروف آقای خویی که به ایران آمد در ضمن درس می گفت برخی از مردم در اجود التقریرات گفته اند، یعنی حتی حاضر نبود اسم بیاورد. به هر حال از ایشان خواهش کردم تا اگر فرصتی شد، در باره مجلس اعلی مطالبی برایم بگوید.
سفر آیت الله حکیم به مکه
دوست دیگر ما آقای طه نجف است. جد بزرگ ایشان شیخ محمد طه نجف (م 1323ق) از مراجع و علمای بزرگ بوده است. ایشان می گفت برخی از اقوام ما نسل خودشان را به محمد بن سام بن شاه اسماعیل برگردانده و سید شده اند. ایشان می گفت من همیشه معارض بودم. اولا معلوم نیست سام،فرزندی به نام محمد داشته باشد و ثانیا این محمد همان محمدی باشد که از اجداد ماست. آقای طه نجف گفتند که ایشان در سفر مرحوم آیت الله حکیم همراه ایشان بوده است. یک جلسه ملاقات آقای حکیم با بن باز بوده که بن باز می پرسد که شما چرا قرآن را تأویل می کنید. آقای حکیم می گوید شما در باره آیه «من کان فی هذه الاعمی فهو فی الاخرة اعمی» چه می گویید؟ به ظاهر آن تمسک می کنید یا تأویل می کنید. آن وقت بن باز که نابینا بود ساکت شد و دیگر حرف نزد.
عکس گرفتن با افریقایی ها
شب ساعت هشت حرم نبوی مشرف شدم. در سمت قبله مسجد، نمایشگاهی از طرف شؤون حرم گذاشته بودند، اما اجازه ورود نمی دادند. گفتند بعد از نماز باز می شود. در حرم نماز و زیارات خواندم. جماعت شد و به نظرم صدای حذیفی بود. جمعیت بسیار قابل توجه بود. وقتی بیرون آمدم، دیدم شمار زیادی مشغول عکس گرفتن هستند. خاطرم آمد که سالی که با بچه ها آمدم 1378 اینجا دو سه عکس گرفتیم، مأمور آمد و دوربین را گرفت و اشک بچه های ما را درآورد. اما حالا همه آن حرام ها، حلال شده است. یک دسته افریقایی ایستاده بودند. از من خواستند از آنها عکس بگیرم که گرفتم. بعد هم خودم ایستادم و با آنها عکس گرفتم. به سمت نمایشگاه آمدم. دیدم هنوز باز نشده است. به خانه برگشتم.
امروز سه شنبه 24 مرداد است. صبحی سر صبحانه با دوستان صحبت بود. از جمله یکی از دوستان نجفی در باره شیخ محمد باقر محمودی صحبت کرد. می گفت، وقتی نهج السعاده را در کربلا می نوشت، اگر به مجالس روضه می آمد، بقچه ای همراه داشت، آن را پهن می کرد، و در حالی که منبری مشغول بود، او هم به نوشته های خود می پرداخت.
موزه عنبریه
قرار بود ساعت هشت به مکتبه حرم برویم، اما گفنتد قرار است حجت الاسلام و المسلمین آقای قاضی عسکر برای دیدن بعثه های این ساختمان، و از جمله بعثه

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۳۸۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیش از ۱۸ هزار تن کلزا در شوش و کرخه برداشت شد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری خبرآنلاین؛ امروز یک شنبه ۹ اردیبهشت، هومن سپهوند مدیر اداره تعاون روستایی شهرستانهای شوش و کرخه گفت ؛ امسال برای رفاه حال کشاورزان پنج مرکز خرید دولتی کلزا رو تعیین کردیم تا محصول خود را به آن مراکز تحویل دهند

وی افزود؛ امسال برداشت کلزا نسبت به سال های گذشته عالی بود و بیش از ۱۸ هزار تُن برداشت کلزا از مزارع شهرستانهای شوش و کرخه داشتیم که این امر نسبت به سال های گذشته یک رکورد محسوب می شود

ایشان در ادامه گفتند؛ همانطور که قبلا گفته بودیم امسال شرکت مدلل کرمانشاه کلزای کشاورزان شهرستان های شوش و کرخه را خریداری کرد و تا به امروز ۲۰ درصد پول کشاورزان را پرداخت کرد

مدیر تعاون روستایی اظهار داشت؛ شرکت مدلل طبق قول هایی که داده قرار است طی یک ماه بعد از برداشت کلزا با تمام کشاورزان عزیز تسویه حساب کند

سپهوندگفت؛ قیمت کلزا که امسال توسط دولت تعیین شد ۳۵ هزار تومان می باشد و شرکت طبق همین قیمت پول کشاورزان را خواهد داد

وی افزود؛ از تمام کشاورزانی که با ما همکاری کردند و محصول خود را به مراکز دولتی ارائه دادند تشکر می کنیم

۴۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900679

دیگر خبرها

  • کشت ۳۵۰ هکتار گیاه دارویی در شهرستان نهاوند
  • حضور ۳۰ هزار دانش‌آموز کرجی در کنکور امسال
  • اهمیت شهر مدینه و شخصیت رسول مکرم اسلام(ص)
  • مجتمع فرشته جنوبی تبریز امسال به بهره برداری می‌رسد
  • تکریم زائران ایرانی در مدینه به خاطر حمله به اسرائیل
  • برداشت جو قصیل در قم
  • وجود ۲ معلم نمونه کشوری در گلستان
  • اعزام  زائر از هرمزگان به حج عمره
  • اعزام ۲۵۵ زائر از هرمزگان به حج عمره
  • بیش از ۱۸ هزار تن کلزا در شوش و کرخه برداشت شد